محرومیت یک ترمه هادی

سلام
سلام به همة شما دانشجويانی که اين چند وقته شديدا درگير امتحان های پايان ترم هستيد

...ميخوام امروز به يک مطلبی اشاره کنم
بله گفتم اشاره چون نميخوام موضوع باز کنم

...و همة چيز هايي رو که ميدونم و نميدونم رو بگم
نميخوام اين موضوع سوژه دانشگاه بشه تا هادی بيشتر از اين ناراحت بشه
:خب از اينجا شروع ميکنم که
همة شما از جريانات کميتة هميشه پر سروصدای انضباطی باخبريد
به هر صورت در اين چند سال که در دانشگاه هستم و چند سال آينده
که بايد باشم جرياناتی رو شنيدم و ديدم و احتمالا خواهم ديد که شايد
.شما هم از اونها باخبر باشيد
احضاريه های کميته انضباطی که به عنوان های مختلف ابلاغ ميشه و شايد خدايی نکرده تا به حال دوست نزديک شما رو هم شامل شده باشه
:اين ضمينه های مختلفی رو که ميگم واقعا ديدم
آرايش ، پيدا بودن موی سر ، داشتن مد موی سر يا ريش ، بلندی موی سر ، نوشتن مطالب... در ماه نامه ای که البته از دانشگاه مجوز انتشار داره و کاملا دانشجويی هست و
، جعل کردن فيش غذا و يا

...به هر دليل ديگه ای که دلتون بخواد
خب اين دفعه تقدير هادی رو هم شامل يکی از همين احضاريه ها کرد
و کميته انضباطی برای اون حکم محروميت از يک ترم رو داد که حالا ما
کاری نداريم که هادی رو برای چی احضار کرده بودند
موضوع اينجاست که چرا وقتی از خبری به طور کامل و دقيق اطلاع نداريم بيخودی به اون دامن ميزنيم؟
به چه حقی خودمون رو راحت مدافع يک دانشجو معرفی می کنيم و بقيه رو بيخيال نسبت به قضيه معرفی می کنيم؟
چرا بيجهت اين قضيه رو (اونم با اشتباه) تو دانشگاه سر زبون ها می اندازيم؟
چرا از خودمون مدت محروميت رو دائم اعلان می کنيم وقتی که خود هادی ميگه که فقط يک ترم محروم شده؟
چرا حداقل حقيقت رو از خود فرد نمی پرسيم؟
چرا با اين کار فرد محروم شده رو که الآن در حال و وضعيت روحی خوبی قرار نداره رو بد حال تر می کنيم؟
...چرا؟ چرا؟ و خيلی چرا های ديگه
انشاالله که هادی هم به زودی مدت محروميتش به آخر برسه و به جمع ما برگرده و ما همه يک روز شاهد فارغ التحصيل شدنش باشيم...
برای همه آرزوی موفقيت دارم
جريان فقط همين بود....يا حق
:نوشته شده توسط
امير.م.ف